در مصاف عشق

اما اگه ما نیت مون رو درست کنیم، بقیه کارها خودش درست می شه

در مصاف عشق

اما اگه ما نیت مون رو درست کنیم، بقیه کارها خودش درست می شه

در مصاف عشق
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

روشهای آمریکا برای تسلط بر ملتها

يكشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۳:۲۵ ب.ظ

روشهای آمریکا برای تسلط بر ملتها و مناطق استراتژیک جهان بعد از جنگ جهانی دوم

راهبرد و خط مشی آمریکا متناسب با شرایط زمانی و مکانی مختلف دنبال شده است که برای تثبیت سلطه خود بر مناطق سوق الجیشی جهان، طی نیم مقرن اخیر، چه در دوران جنگ سرد و چه در بعد از آن، چهار راهبرد و خط مشی را متناسب با شرایط زمانی و مکانی مختلف دنبال نموده است که عبارتند از:

  1. خط مشی اول یا سیاست انتقام همه جانبه:

به موجب این سیاست آمریکا خود را موظف به حضور نظامی در جهان و ورود به جنگ نظامی و مستقیم در خارج از مرزهای خود، برای تأمین منافع خویش می داند که نمونه های بارز آن در ویتنام، کره، عراق، یوگسلاوی، افغانستان و... تبلور یافته است.

  1. خط مشی دوم یا سیاست پایداری تا آستانه جنگ:

بر اساس این سیاست، آمریکا ارتش خود را تا آستانه جنگ مستقیم پیش می برد و طوری وانمود می کند که اگر طرف مقابل به خواسته های آمریکا تن در ندهد، در مهلت تعیین شده به آن کشور حمله خواهد کرد اما در پشت پرده این سیاست، یک خط قرمزی برای سیاستگذاری آمریکا وجود دارد که آن هم فقط گرفتن حالت جنگی برای پیشبرد اهداف خود می باشد که نمونه های بارز آن بحران برلین، بحران موشکی کوبا در دریای کارائیب و تهدید حمله به عراق در قبال عدم خروج از کویت بودند.

  1. خط مشی سوم یا کودتای نظامی:

همواره سیاست کودتای نظامی در دستور کار آمریکا قرار داشته است و شعارهایی چون حقوق بشر، دموکراسی، آزادی و... برای فریب افکار عمومی و نیز پوششی برای مخفی نگهداشتن اهداف پشت پرده خود بوده است. استفاده از استراتژی کودتای نظامی در بسیاری از کشورها مؤثر افتاده است. از جمله در ایران 1332، با کودتای 28 مرداد علیه دولت مصدق، کودتا علیه سالوادوره آلنده در شیلی و... اما بسیاری از این کودتاها هم، به مانند کودتای نوژه و یا کودتا علیه هوکو چاوز در ونزوئلا ناکام مانده است.

  1. خط مشی چهارم یا کودتای خزنده:

در این خط مشی، نفوذ تدریجی در سیستم حکومتی و فراهم کردن زمینه های لازم برای تغییر حکومت براساس تهاجمات فرهنگی، سیاسی، در رأس کار بوده است. دشمن سعی می کند با ایجاد نشریات وابسته و مسموم همچون روزنامه های زنجیره ای دوران دوم خردادی ها در ایران، تشکل های غیر دولتی مرعوب و وابسته، به بی اعتبار کردن نظام و حکومت در اذهان مردم، بپردازندو پایه های نظام را سست و افراد مورد نظر خود را بر سر کار بنشاند که نمونه بارز این انقلاب های مخملی را می شود در جمهوری های شوروی سابق، مانند قرقیزستان، اوکراین و قزاقستان مشاهده کرد.

راهبرد و خط مشی آمریکا متناسب با شرایط زمانی و مکانی مختلف دنبال شده است که برای تثبیت سلطه خود بر مناطق سوق الجیشی جهان، طی نیم مقرن اخیر، چه در دوران جنگ سرد و چه در بعد از آن، چهار راهبرد و خط مشی را متناسب با شرایط زمانی و مکانی مختلف دنبال نموده است که عبارتند از:

  1. خط مشی اول یا سیاست انتقام همه جانبه:

به موجب این سیاست آمریکا خود را موظف به حضور نظامی در جهان و ورود به جنگ نظامی و مستقیم در خارج از مرزهای خود، برای تأمین منابع خویش می داند که نمونه های بارز آن در ویتنام، کره، عراق، یوگسلاوی، افغانستان و... تبلور یافته است.

  1. خط مشی دوم یا سیاست پایداری تا آستانه جنگ:

بر اساس این سیاست، آمریکا ارتش خود را تا آستانه جنگ مستقیم پیش می برد و طوری وانمودیم کند که اگر طرف مقابل به خواسته های آمریگا تن در ندهد، در مهلت تعیین شده به آن کشور حمله خواهد کرد اما در پشت پرده این سیاست، یک خط قرمزی برای سیاستگذاری امریکا وجود دارد که آن هم فقط گرفتن حالت جنگی برای پیشبرد اهداف خود می باشد که نمونه های بارز آن بحران برلین، بحران موشکی کوبا در دریای کارائیب و تهدید حمله به عراق در قبال عدم خروج از کویت بودند.

  1. خط مشی سوم یا کودتای نظامی:

همواره سیاست کودتای نظامی در دستور کار آمریکا قرار داشته است و شعارهایی چون حقوق بشر، دموکراسی، آزادی و... برای فریب افکار عمومی و نیز پوششی برای مخفی نگهداشتن اهداف پشت پرده خود بوده است. استفاده از استراتژی کودتای نظامی در بسیاری از کشورها مؤثر افتاده است. از جمله در ایران 1332، با کودتای 28 مرداد علیه دولت مصدق، کودتا علیه سالوادوره آلنده در شیلی و... اما بسیاری از این کودتاها هم، به مانند کودتای نوژه و یا کودتا علیه هوکو چاوز در ونزوئلا ناکام مانده است.

  1. خط مشی چهارم یا کودتای خزنده:

در این خط مشی، نفوذ تدریجی در سیستم حکومتی و فراهم کردن زمینه های لازم برای تغییر حکومت براساس تهاجمات فرهنگی، سیاسی، در رأس کار بوده است. دشمن سعی می کند با ایجاد نشریات وابسته و مسموم همچون روزنامه های زنچیره ای دوران دوم خردادی ها در ایران، تشکل های غیر دولتی مرعوب و وابسته، به بی اعتبار کردن نظام و حکومت در اذهان مردم، بپردازندو پایه های نظام را سست و افراد مورد نظر خود را بر سر کار بنشاند که نمونه بارز این انقلاب های مخملی را می شود در جمهوری های شوزوی سابق، مانند قرقیزستان، اوکراین و قزاقستان مشاهده کرد.

(کد یک، ص59 تا 61)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">