در مصاف عشق

اما اگه ما نیت مون رو درست کنیم، بقیه کارها خودش درست می شه

در مصاف عشق

اما اگه ما نیت مون رو درست کنیم، بقیه کارها خودش درست می شه

در مصاف عشق
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

آمریکا در ایران

شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۷، ۱۲:۰۶ ب.ظ

سابقه آغاز ارتباط آمریکا با ایران

نخستین تماس آمریکاییها با ایران در سال 1209 شمسی مطابق با 1830 م برقرار شد که بر اثر آن چند گروه از مبلغان مذهبی آمریکا با هدف تبلیغ آیین مسیحیت به مناطق شمال غربی ایران آمدند. 25 سال بعد، یعنی در سال 1855 (1234) تعداد مبلغان آمریکایی به 48 تن رسید. یک نویسنده آمریکایی به نام جیمز بیل در کتاب شیر و عقاب می نویسد: نخستین گروه آمریکایی ها، به ایرانی ها به دیده تحقیر می نگریستند و به سادگی در میان خود در مورد راهبردهای لازم برای نیل به هدف نهایی یعنی تغییر دین و آیین آنان بحث می کردند.

جان پرکینز، یکی از کشیش هایی که در سال 1835 (1214 ه ق) به ایران آمد و به ترویج مسیحیت اشتغال داشت، معتقد بود که باید «محمدگرایی و اسلام در ایران با درخشش فزاینده تمدن غرب و مسیحیت به آرامی و بدون خطر کمرنگ گردد.»

در سال 1851 (1230 ش) یعنی اوایل سلطنت ناصرالدین شاه اولین تماس رسمی میان دولت آمریکا با ایران برقرار گردید. در این سال و در سال 1875 عقد پیمان هایی میان دو کشور مورد بحث قرار گرفت اما  به امضاء نرسیدند.

روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا در سال 1262 (1883) برقرار گردید و دو کشور به تبادل سفیر اقدام نمودند. اولین سفیر امریکا در ایران ساموئل بنجامین نام داشت که در 14 فوریه 1883 به عنوان سفیر و کنسول اول آمریکا در ایران منصوب گردید.

نگاه خوش بینانه ای به آمریکائیان در ذهن مردم شکل گرفته بود. این امر به این دلیل بود که آمریکا، هنوز به نفوذ سیاسی و اقتصادی فرامنطقه ای دست نیافته بود و مردم ایران به منافع و علایق واقعی آمریکاییان پی نبرده بودند. به علاوه خدمات فرهنگی آنان بدون چشم داشت مالی انجام می شد که مورد توجه مردم ایران قرار گرفت.

از سال 1262 تا 1332 عملکرد آمریکا در ایران به شدت تحت الشعاع نفوذ و سلطه عمیق روسیه و انگلیس قرار داشت. سیاست کلی آمریکا در این مدت بر محور اعتماد و اثبات حسن نیت، استوار بود. مشهورترین عناصر آمریکایی برای پیشبرد این سیاست در آن مقطع زمانی، هوارد باسکرویل، ساموئل مارتین جردن و لوییس دریفوس بودند.

هوارد باسکرویل در تبریز با طرفداران نهضت مشروطه همکاری کرد و در سال 1909 در جریان مبارزات مشروطه خواهی کشته شد. آمریکاییها سعی کردند تا در تبلیغات خود او را همچون یک قهرمان ملی به افکار عمومی مردم ایران معرفی کنند.

ساموئل جردن مدیریت دبیرستان آمریکاییها در تهران را بر عهده داشت. او از سال 1324 به بعد مدیر کالج آمریکایی ها در تهران شد.

لوئیس دریفوس در طول جنگ جهانی دوم، از سال 1319 تا 1323 وزیر مختار آمریکا در ایران بود. هدف عمده او افزایش اعتماد مردم ایران و دولتمردان ایران به آمریکا و معرفی آمریکا به عنوان دوست مردم ایران بود.

مشزوطه خواهان، حضور و نفوذ دو قدرت جهانی، یعنی روس و انگلیس در ایران را عامل اصلی فقر و عقب ماندگی کشور می دانستند و برای همین، درصدد جایگزینی نیروی سوم و بدون سابقه استعماری در منطقه و ایران بودند. از این رو، ایالات متحده به عنوان همین قدرت سوم وارد صحنه ایران شد. دولت و مجلس دوم مشروطه، تصمیم گرفتند که از وجود مستشاران خارجی استفاده کنند. لذا برای تنظیم امور مالی از دولت آمریکا تقاضای تعدادی مستشار نمودند.

به دنبال این درخواست، مورگان شوشتر در رأس هیأتی ددر سال 1290 به ایران آمد. وی پس از مدتی، اعتماد مجلس را جلب و اختیارات وسیعی را کسب نمود و توانست به امور مالی و حتی گمرکات ایران سر و سامان دهد. با توجه به مخالفت دولت های روس و انگلیس، او ناگزیر به ترک ایران شد، ولی او بود که زمینه مستشاران آمریکایی را به کشورمان در مقاطع بعدی باز کرد.

شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین به ویژه آمریکا، ایرانیان را بهت زده کرد، زیرا انتظار نداشتند که آمریکاییان، بدون توجه به بی طرفی ایران، کشورشان را اشغال کنند.

با توجه به اینکه قبل از جنگ جهانی دوم، تلاش های آمریکا برای یافتن جای پای اقتصادی در ایران به علت مخالفت ذوس و انگلیس، عقیم مانده بود، اما جنگ دوم جهانی و قدرت گیری آمریکا، فرصت ناسبی را برای طرح خواسته های قدیمی این کشور ایجاد کرد.

از این زمان به بعد، سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران بسیار فعال تر از گذشته شد و هیأت های متعدد آمریکایی، روانه ایران شدند. این دوره سرآغاز رقابت انگلیس و آمریکا در مسائل مربوط به نفت ایران است. پایان دادن به اشغال نظامی ایران در پنجمین اجلاس متفقین در آذر ماه 1324 به تصویب رسید و خروج نیروهای روس و انگلیس از اسفند همان سال آغاز شد.

بعد از خروج کلیه نیروهای متفقین از ایران، آمریکا در عرصه جهانی، سیاست جدیدی را آغاز نمود. در 12 مارس 1947، ترومن -رئیس جمهور امریکا- در زمینه جلوگیری از توسعه طلبی کمونیسم، نطقی ایراد نمود که به دکترین ترومن معروف شد. اگرچه در این نطق نامی از ایران برده نشد اما به وضوح می توان دریافت که یکی از اهداف مورد نظر دکترین مزبور، ایران بود.

بر اساس دکترین ترومن، در 17 خرداد 1326، قراردادی به ارزش 10 میلیون دلار، برای خرید اسلحه و تجهیزات نظامی از آمریکا به امضاء رسید.

براساس دکترین ترومن، مقابله با خواست های شوروی برای به دست آوردن امتیاز نفت شمال، به گونه ای بود که بسیاری از مورخین مقابله آمریکا با شوروی را در مسئله امتیاز نفت شمال در ایران، سرآغاز جنگ  سرد دانسته اند.

 

شروع دخالت های آمریکا

طبق چهارمین رکن دکترین ترومن در بخش سیاست خارجی، که به اصل چهاردهم معروف  گشت. آمریکا میلیون ها دلار کمک نظامی در اختیار کشورهای خط مقدم مبارزه با کمونیسم، از جمله ایران، قرار داد.

تا این زمان ماهیت وقعی سیاست های آمریکا، برای اکثریت مردم ایران مشخص نشده بود، هرچند آگاهان به مسائل سیاسی، پی به فزون خواهی آمریکا برده بودند و این کشور همانند سایر استعمارگران در یک گروه قرار می دادند، اما سرانچام چهره واقعی امپریالیسم آمریکا در نهضت ملی شدن صنعت نفت آشکار 

کودتای 28 مرداد 1332

ملی شدن نفت در ایران ضربه سنگینی بر پیکر استعمار انگلیس وارد کرد. مقامات انگلیس، با عنایت به منابع ناشی از امتیاز نفت ایران، درصدد جلوگیری از آن برآمدند. انگلستان برای مبارزه با ملی شدن نفت ایران به راه های مختلفی از جمله «اقدام پنهانی برای براندازی حکومت ایران» متوسل شد.

سرانجام، انگلیس توانست آمریکا را با خود همراه سازد و با همکاری این کشوذ به مخالفت با حکومت مصدق و نهضت ملی لیران بپردازد، به طوری که در یک کودتای آمریکایی-انگلیسی، نهضت ملی ایران را ناکام گذاشتند. آمریکا در ابتدا از نهضت ملی یران حمایت می کرد و خواهان آن بود که انگلیس از طریق مسالمت آمیز با ایران به توافق برسد. اما هنگامی که احساس کرد ملی شدن نفت ایران، منابع آمریکا را نیز در منطقه به خطر می اندازد و این احتمال وجود دارد که امتیازات  نفتی خود آمذیکا در منطقه نیز در معرض خطر ملی شدن قرار گیرد، از حمایت خود دست کشید و به مخالفت با آن پرداخت. تلاش های سه جانبه دیپلماتیک میان ایران بی نتیجه ماندآ اما دولت انگلیس موفق شد آمریکا را با سیاست خود همراه کند و در اثر این تلاش، سومین دوره سیساست آمریکا در ایران، که دوره همسویی با انگلیس و تلاش برای براندازی حکومت مصدق بود، آغاز گردید.

در حقیقت حاکمیت و تسلط آمریکا بر ایران با کودتای 28 مرداد 1332 آغاز شد. آمریکا پس از آنکه توانست با اقدامات مختلف از سال 1883 تا 1952 (1262 تا 1331) اعتماد ملت ایران و به اصطلاح نخبگان سیاسی را به خود جلب کند، ناگهان از پشت به ملت ایران خنجر زد و در مقابل حیرت عموم مردم ایران، کودتای 28 مرداد 1332 را طراحی و اجرا نمود.

با توجه به اینکه مقامات آمریکایی به این نتیجه رسیدند که از طریق مذاکره نمی توانند با دولت مصدق به توافق برسند. بنابراین، تصمیم گرفتند که برای حل بحران نفتی ایران و انگلیس، به زور متوسل شوند و این مسئله بعد از قطع روابط دیپلماتیک ایران با انگلستان توسط دکتر مصدق، شکل جدی یافت.

در اسناد منتشر شده سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا در سال 1379 ( بهار 2000 م) آمده است که در فاصله زمانی نوامبر تا دسامبر 1952 (آذر تا دی 1331) نمایندگان  دستگاه امنیتی انگلیس با نمایندگان سیا در شهر واشنگتن دیدار کردند تا درباره طرح های پشت پرده و مبارزه مشترک با نهضت مردمی در ایران به بحث و تبادل نظر بپردازند. پیشنهاد کودتا از سوی انگلیس مطررح گردید و نمایندگان آمریکا در جلسه مشترک اظهار داشتند که پس از طرحح موضوع در با دولت خود پاسخ خواهند داد. در مارس 1953 (فروردین 1332) آمریکایی ها به پیشنهاد انگلیس پاسخ مثبت دادند و اعلام آمادگی خود را برا همکاری مشترک جهت انجام کودتا در ایران اعلام داشتند.

در خرداد 1332، جلسه نهایی تصویب طرح اجرای کودتا در دفتر جان فاستردالس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، تشکیل شد. دالس نسخه ای از طرح اجرایی را برداشت  و خطاب به حاضران گفت : «از شر مصدق دیوانه، خلاص می شویم» طرح مزبور پس از تصویب، جهت اجرا به سیا محول گردید و بدین ترتیب آمریکاییها برای اولین بار به مداخله مستقیم در امور داخلی ایران پرداختند.

ایران پس از کودتای 28 مرداد 1332

نقطه شروع تسلط همه جانبه آمریکا بر ایران از این کودتا کلید زده شد. سیاست آمریکا پس لز کودتا این بود که ایران به صورت کشوری با ثبات ، اما سلطه پذیر و در خدمت آمریکا باشد و به عنوان ابزاری در مقابل کمونیسم مورد استفاده قرار گیرد.

بر این اساس، آمریکا در سال 1336،، با اعزام چند کارشناس امور امنیتی، سازمان اطلاعات و امنیت کشور یعنی ساواک را برای شکستن صدای هر نوع اعتراضی در ایران، پایه ریزی کرد. هزینه تثبیت رژیم دیکتاتوری این بود که شاه کاملا رژیم خود را به سیاست خارجی امریکا وابسته سازد، و کمک های آمریکا را برای ایجاد یک دستگاه نیرومند امنیت داخلی بپذیرد. نتیجه آنکه تا سال 1339، شاه به صورت نماد ساطه آمریکا در ایران درآمد.

در دوره نخست وزیری اسدا.. علم (1341 تا 1342) وقایع مهمی در جهت رضایت خاطر امریکاییها به وقوع چیوست که از مهم ترین آنها تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید شاه بود. این دو برنامه که در راستای اهداف آمریکا تنظیم شده بود، با واکنش شدید مردم و روحانیت ایران مواجه گردید که سرانجام منجر به قیام خونین 15 خرداد 1342 و دستگیری امام خمینی  (ره) شد.

بعد از آنکه شاه برای دریافت کمک نظامی و اقتصاذی==دی پافشاری می کرد، کندی و مشاورانش برای اصلاحات و ایجاد فضای باز سیاسی و آزادیهای مدنی تأکید می کردند. سرانجام با سفر لیندون جانسون، معاون رئیس جمهوری آمریکا به ایران در دوم  شهریور 1341، شاه تسلیم برنامه های آمریکا شد و دکترین کندی را صورت تمام عیار به اجرا درآورد. از این زمان آمریکا و شاه =، برنامه «انقلاب سفید» و اصلاحات ارضی، برپا کردن جنگ ها، فروش کارخانجات دولتی، تقسیم سود سهام، تشکیل سپاه دانش و اعطای آزادی های مدنی و مطبوعاتی را به اجرا گذاردند.

کاپیتولاسیون

در دوره صدارت حسنعلی منصور (1342-1343) بنا به درخواست آمریکا و با فشار شاه بر کابینه منصور، مجلس سنا در مرداد 1343، با حضور 23 نماینده از 60 نماینده، لایحه کاپیتولاسیون را به تصویب رساند.

قرارداد کاپیتولاسیون که مستشاران، نظامیان، کارمندان آمریکایی و خانواده ها و بستگانشان را در ایران در صورت ارتکاب جرم از تعقیب قضایی مصون می داشت، در شرایطی محرمانه، آن هم شبانه در مجلس به اصطلاح شورای ملی در 11 مهرماه 1343 به تصویب رسید. این قرار داد قبلا میان شاه و آمریکایی ها منعقد شده بود. البته دستگاه حکومت شاه و مستشاران می خواستند این قضیه محرمانه بماند که با درز این خبر توسط یکی از کارمندان مجلس شورای ملی به بیرون و امام راحل (ره)، اما در تاریخ 14 آبان 1343 مصادف با چهل و پنجمین سال تولد شاه طی یک سخنرانی آتشین، شاه و آمریکا را به خاطر زیر پا گذاشتن حاکمیت ملت ایران و تمامیت ارضی و غرور ملی ملت ایران، آماج حملات مستقیم قرار داده و فرمودند: «غرور ایران را با این قرارداد پایمال کردند، باید زیر چکمه آمریکا برویم، آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر، همه از همه پلیدترند.»

پیام فوری این رویداد، که موجب تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه شد، تحریم قانون کاپیتولاسیون از سوی گروه ها و جمعیت های اسلامی بود که نماد آن، قتل حسنعلی منصور، توسط فدائیان اسلام و سوء قصد نافرجام، به جان شاه در کاخ مرمر بود و پیامد بلند مدت آن نیز، انقلاب توفنده ای بود که در 22 بهمن 1357 به سرنگونی رژیم پهلوی انجامید.

 (منبع:ریشه در صهیون (سیر شکل گیری امریکا و راهبردها)، تقابل با ایران  اندیشه آخرالزمانی، عیسی داننده،انتشارات نصایح، 1388)

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۷/۰۴/۳۰
  • ۱۰۷ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">